خَش خَشی (xashxashi) : خراش خراش شدهخَش ژِنت (xashzhent): خراش زدنخَش وِگیت (xashvegit): خراش برداشتنخُوشایِه (xoshAye): خوشحالی کردنخَشایِه(xashAye): خوشحالیخَفت (xaft) : کوتاهی ، قصورخِفت (xeft) : گره ، گیر ، مانعخُفتُ خُو(xoftoxo) : حالت خوابخَفت کَرت(xaft kart) : قصور کردن ، کوتاهی کردنخِفت کَفتاموُن (xeft kaftAmun): گره افتادنخِفت کَفتِه (xeft kafte): گره افتاده ، گیر افتاده ، به مانع برخوردهخِفت گیت (xeft git): گریبان گرفتنخُل (xol): خاکستر نیمه داغ ، نیمه دیوانهخُل وازی (xolvAzi) : دیوانه گریخِلا (xelA): مستراحخِلاس بُومُون (xelAsbomun) : پایان یافتنخِلاس بِه بُو (xelAs bebo) : تمام شدخِلاس(xelAs): پایانخِلاسی نَدارتامُون (xelAsinadArtAmun): پایان ناپذیرمنبع: کتاب دستور
زبان گزی نوشته:آقای محمدعلی یزدانی گزی گلبانگ گز...
ما را در سایت گلبانگ گز دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : golbanggazo بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1402 ساعت: 18:22