گلبانگ گز

ساخت وبلاگ
درخاطر تو مانده آن شب که تو را کردمدرگوشه این خانه از خواب خوشت بیدارگفتم که بخوراین را سرخ است وپراز آب استاین سیب خودم چیدم ازآن طرف دیوارخوردی وخوشت آمد خنده به لبت آمدگفتی که بکن حالا تعریف ازاین دیداریادش همگی خوش باد می دادی ومی کردمتو درس محبت را من گوش به این اقرارمن عاشق تو عاشق گفتم بده ودادیآنگاه فشردم من دستان تو را ای یارشب بود ونفهمیدی درپشت تو بنشستمتا صبح تو را کردم هرلحظه دعا بسیاریک لحظه نفهمیدم آب آمد ورویت ریختفنجان چپه شد یک آن از دست من بیمارانگشت خود آوردم کردم همگی سعیشتا بهرتو برچینم یک شاخه گل شب داردر دست تو نسپرده تو داد زدی ای وایگفتی که بکش بیرون از ناخن من این خار گلبانگ گز...
ما را در سایت گلبانگ گز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbanggazo بازدید : 46 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1402 ساعت: 18:22

خَش خَشی (xashxashi) : خراش خراش شدهخَش ژِنت (xashzhent): خراش زدنخَش وِگیت (xashvegit): خراش برداشتنخُوشایِه (xoshAye): خوشحالی کردنخَشایِه(xashAye): خوشحالیخَفت (xaft) : کوتاهی ، قصورخِفت (xeft) : گره ، گیر ، مانعخُفتُ خُو(xoftoxo) : حالت خوابخَفت کَرت(xaft kart) : قصور کردن ، کوتاهی کردنخِفت کَفتاموُن (xeft kaftAmun): گره افتادنخِفت کَفتِه (xeft kafte): گره افتاده ، گیر افتاده ، به مانع برخوردهخِفت گیت (xeft git): گریبان گرفتنخُل (xol): خاکستر نیمه داغ ، نیمه دیوانهخُل وازی (xolvAzi) : دیوانه گریخِلا (xelA): مستراحخِلاس بُومُون (xelAsbomun) : پایان یافتنخِلاس بِه بُو (xelAs bebo) : تمام شدخِلاس(xelAs): پایانخِلاسی نَدارتامُون (xelAsinadArtAmun): پایان ناپذیرمنبع: کتاب دستورزبان گزی نوشته:آقای محمدعلی یزدانی گزی گلبانگ گز...
ما را در سایت گلبانگ گز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golbanggazo بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1402 ساعت: 18:22